سفارش تبلیغ
صبا ویژن

asemankhodam

صفحه خانگی پارسی یار درباره

حجاب و عفاف حضرت فاطمه زهرا (س)

    نظر

حجاب و عفاف حضرت فاطمه زهرا (س)

مقدمه

بحث درباره پوشش و عفاف فاطمه (س) که اسطوره عفت و تقواست بسیار بی مورد به نظر

 مى‏رسد. مگر ممکن است که در این زمینه غفلت و جهلى باشد که براى بیان و اثبات آن تلاشى

 لازم باشد؟

آیات متعدد قرآن در خانه پدر فاطمه (س) نازل شده و امر به حجابش کرده( مگر ممکن است در

 این مورد غفلتى پدید آید )آنهم براى زنى که ملکه اسلام والگوى مجسم یک بانوى اسلامى است؟

 اینکه در عین حال راجع به آن سخنى به میان مى‏آید بدان خاطر است که:

 اولاً مرز پوشش و عفاف و حد روابط آزاد مرد و زن ازطریق آن تا حدودى روشن گردد و

 ثانیاًزن مسلمان بداند بانوى او که فاطمه (س) است چگونه زندگى مى‏کرد و چگونه عمل مى‏کرد

 و این درسى باشد براى آنها .

 رمز حجاب و پوشش

بر طبق آیات قرآن وروایات سخن ازستر و پوشش زن است و براساس آنچه که در سنت است

 اصل بر این است زن بگونه‏اى مشى و حرکت داشته باشد که در عرصه اجتماعى جز به

 ضرورت حضورچشمگیر نداشته باشد و از پوششى برخوردار باشد که حجم بدن و زیبائى او

 پیدا نشود و این همان مسأله‏اى است که در جامعه تحت عنوان، حجاب مطرح است .

حجاب براى زنان بر خلاف تصور عده‏اى عامل مصونیت زن از نگاه‏هاى ناروا و پیشگیرى از

 تبدیل شخصیت و ارزش وجودى او به کالاى قابل مبادله است، ممکن است آن را از دیدى

 محدودیت بحساب آورند ولى این محدودیت براى حفظ مصالح عالیترى است که در سایه آن

 شرافت و شخصیت زن محفوظ مى‏ماند.

ساختمان وجودى مرد و زن بویژه در بعد طلب و تسلیم، و در جنبه پذیرش و رد، و یا در

 تصرف و انعطاف بگونه‏اى است که این ستر و پوشش مصلحةً باید توسط زنان اعمال گردد و

 شوق طلب و دعوت مرد را بهمراه داشته باشد. در غیر این صورت حیات عاطفى و اجتماعى،

 و به دنبال آن حیات اقتصادى و شخصیتى زن در معرض خطر است و این مسأله‏اى است که

 باید در مجلد دیگرى مورد بررسى قرار گیرد. فى الجمله این نکته کفایت کننده را باید در نظر

 داشت که صدور حکم حجاب از سوى پروردگار بدان خاطر نیست که خداى خواسته باشد

 محدودیتى را براى زن و آزادى و بى بند و بارى را براى مرد پدید آورد و یا بى جهت موجب

 مزیتى و فضیلتى از فردى براى دیگران شود. اعتماد به امر و نهى حکیمانه خدا ریشه بسیارى

 از افکار و اندیشه‏هاى انحرافى را در این زمینه مى‏زداید.

 الگوى عفاف فاطمه (س)

درمسأله پوشش و روابط مرد و زن در اسلام کیست که از نظر الگوئى برتر از فاطمه (س)

 باشد؟ آنچه که او عمل کرد و موضع گرفت حجتى است براى همه زنان در جامعه اسلامى،

 فاطمه (س) یک میزان و محک است، ملاکی است برای ارزیابی همه جانبه بانوان

 ودوشیزگان.قدرت روحی ،تفکرعالی،عفت وتقوا،ایمان وزهد و...همه وهمه میزان والگوبرای

 ماست.

همه صفات وویژگی های فاطمه اوراآراسته ترو وارسته تر ازدیگران می نماید وجنبه ممتازی به

 اومی دهد.

 طرز فکر فاطمه (س) درمورد عفاف

براى اینکه طرز فکر فاطمه (س) در رابطه‏اش با مردان روشن گردد به سخن زیر توجه شود که

 راویان آن متعدد و از جمله انس بن مالک از امیرالمؤمنین است. على (ع) فرمود نزد پیامبر

 بودیم و او در منبر بود پرسید:

- اخبرونى اى شئ خیر للنساء؟ به من خبر دهید و بگوئید چه چیز براى زن از همه چیز بهتر

 است؟ هر کس سخنى گفت و به نتیجه‏اى منجر نشد. مردم درمانده و متفرق شدند. من به نزد

 فاطمه (س) آمدم وسؤال پیامبر را تکرار کردم. فاطمه (س) فرمود:

خیرللنساء ان لا یرین الرجال ولا یراهن الرجال - بهترین چیز براى زن این است که آنها مردى

 را نبینند و مردى هم آنها را نبیند.[1]خبر را به پیامبر بردیم تحسین و تأکید کرد و فاطمه (س) را

 در کنار گرفت و فرمود ذریة بعضها من بعض[2].  و یا در شب ازدواج فاطمه (س) به هنگامى

 که او به خانه شوهر رفت از پدرش پرسید تکلیف و وظیفه من وعلى در این خانه چیست؟

و پیامبر کارهاى داخل خانه را به فاطمه (س) سپرد وکارهاى بیرون را به على (ع). فاطمه (س)

 پس از تقسیم کار گفت:جز خدا کسى نمى‏داند که چقدر خوشحال شدم که رسول خدا (ص) مرا

 از مواجهه با مردان معاف نمود[3]. 

 چگونگی دیداربا مردم

او ضوابط پوشش را در رابطه با نامحرم کاملاً رعایت مى‏کرد وسعى داشت از غیر محارم

 کناره‏گیرى داشته باشد[4]وداستان ذیل این سخن را نشان مى‏دهد. روزى پیامبر به عمران بن

 حصین فرمود: با من بدیدن فاطمه (س) نمى‏آئى! عمران گفت :چرا یا رسول الله (ص)، مایل به

 دیدار او هستم و با هم به سراغ فاطمه (س) رفتیم .

در زدیم و پیامبر از فاطمه (س) رخصت خواست و فاطمه (س) اجازه ورود داد. رسول خدا

 (س) فرمود :کسى همراه من است آیا با او داخل شوم؟ فاطمه (س) گفت: جز پارچه‏اى پشمین

 وسیله‏اى براى پوشش و ستر خود ندارم .

رسول خدا (ص) دستور پوشش داد که چنین و چنان خود را بپوشان تا وارد شویم فاطمه (س)

 عرض کرد: چیزى که سرم را بپوشاند ندارم . پیامبر پارچه‏اى کهنه به همراه داشت فرمود:که با

 این پارچه سرت را بپوشان، و فاطمه (س) خود را پوشاند وآنان وارد شدند[5].

دامنه ستر و عفاف

دامنه عفاف او بمیزانى است که حتى از فردى کور ونابینا حجاب مى‏کند، ابن مکتوم بهمراه پیامبر

 بر فاطمه (س) وارد شد. فاطمه (س) خود را مستور کرد وکنار آنان آمد. دخترم او کور است و

 ترا نمى‏بیند چرا حجاب کردى؟ عرض کرد:

او مرا نمى‏بیند ولى من اورا مى‏بینم اگر در پرده نباشم او بوى مرا استشمام مى‏کند (کنایه از اینکه

 آن هم روا نیست) پیامبر فرمود :گواهى مى‏دهم که تو پاره تن «منى اشهد انّک بضعة مِنى» [6].

همانگونه که مى‏ببینید فاطمه (س) از جهت عفاف در کمال اوج است و زن مسلمان اگر بانوئى

 چون فاطمه (س) دارد باید از او تبعیت کند نه دیگران .

آرى ،اینکه حدى کمتر از آن را مراجع تقلید و فقها اجازه دادند، بدان خاطر است که عُسر و

 حرَجى در میان نباشد و کسى به خاطر احساس در بند بودن، خویشتن را گرفتار نبیند وگرنه

 براى آنکس که خواستار حفظ عفت است و مى‏خواهد همگام فاطمه (س) باشد چاره ندارد جز

 آنکه اینچنین بیندیشد و عمل کند.

عفاف پس ازمرگ

فاطمه (س) در امر ستر و عفاف حتى براى پس از مرگ خود در اندیشه بود. به اسماء که محرم

 رازش بود فرمود: خوش ندارم بر جسد زن پس از مرگ جامه‏اى افکنند و حجم بدن وراى جامه

 نمایان باشد در این باره چه مى‏اندیشى؟

اسماء گفت :در حبشه چیزى در مورد تابوت دیدم که اینک صورت آن را بر تو نشان مى‏دهم.

چند شاخه ی ‏تر گرفت و آنها را خم کرد و به صورت عمارى درآورد و متذکر شد که جسد

مرده رادر درون آن قرار مى‏دهند و حجم بدن نمایان نمى‏شود. فاطمه (س) آن را دید و پسندید و

 فرمود :چیز خوبى است نقش زن و مرد در آن از هم متمایز نیست. و چون وفات یافتم تو مرا

 بشوى ونگذار کسى بر کنار جنازه‏ام بیاید و مرا در این گونه از تابوت گذارده[7]و در دنباله آن

 در برخى از روایات آمده است که فاطمه (س) فرمود:« سترتنى سترک الله»، مرا پوشانده‏اى

 خداوند تو را بپوشاند (و مى‏گویند تابوت محمل گونه از آن زمان پدید آمد).

استفاده از زینت‏ها

توصیه ودستور اسلامى این است که زن خود را زینت کند ولى براى شوهر، متجمل باشد ولى

 در خانواده و براى همسر، و اسلام آن را یک وظیفه براى زن مى‏داند و لذّات پدید آمده از آن را

 لذّاتى مشروع و حلال. در آنچه که مربوط به بیرون است اسلام اصرار دارد که زن متجمل

 نباشد، خود را به بوئى خوش نیاراید لباس شهرت نپوشد، در وسط خیابان راه نرود، از کفش و

 پاى او صدائى برنخیزد و... و فاطمه (س) این چینن بود و در تمام مدت عمر چنان عمل

 مى‏کرد.

روایات ما سخن از این دارند که فاطمه (س) خود را براى همسر خویش آراست وحتى در یکى

 از جنگهاى صدر اسلام که على بسلامت از جنگ باز مى‏گشت فاطمه (س) خود را آرایش کرد

 و به استقبال على رفت، و این لذت حلالى است که اسلام بر آن صحه گذارده و بانوى اسلام

 بدان عامل است و ما قبلاً در این مورد سخن گفته‏ایم.

در عین حال این سخن پیامبر (ص) هم براى بیرون محیط خانه مطرح است که فرموده بود:

 - «یا فاطمه مامن امراة تزینت حسنه اى فاطمه (س) زنى نیست که خود را بیاراید،

- و خرجت من بیتها باحسن ملبوس ازخانه خود با زیباترین پوشش خارج شود،

- حتى ینظر الیها الناس و در پى آن در دید و منظر مردم قرار گیرد،

- الا لعنها ملائکة السموات السبّع و الارضین جز آنکه فرشتگان آسمان هفت گانه و زمین‏ها بر او

 لعنت فرستند.

و کانت فى غضب اللّه حتى تموت: او هم چنان در خشم وغضب خداست تا بمیرد،

و یمور بها الى النار و فرمان مى‏دهد او را در دوزخ اندازند.»

سخن آخر

در عین چنان پوشش و عفافى، زن مى‏تواند به ضرورت نیاز جامعه و خودش حضور اجتماعى

 داشته باشد، از حق خود و خانواده، و از حق شرافت جامعه و اسلام دفاع کند. پوشش و ستر

 مانع حق گوئى و حق‏طلبى، و حتى مانع کار و تلاش نیست، فاطمه (س) در عین چنان پوشش و

 ستر و در عین خانه‏دارى و فرزندى دارى ،همکار همسر است، داراى حضور اجتماعى به

 موقع است، در مسیر هدایت زنان و بانوان است، خط سیاسى روشنى را تعقیب مى‏کند، حق

 طلب است، مبارز است و در برابر ناروائى‏ها و نامرادى‏ها با تمام وجود مى‏ایستد و حتى خلیفه

 زمان را به محاکمه مى‏کشاند.

تاریخ فریقین پر است از اینگونه تلاش‏ها و اقدامات و این از یکسو پاسخى است به آنها که حجاب

 را عامل محدودیت و قید وبند براى کار و تلاش اجتماعى معرفى مى‏کنند و از سوى دیگر

 درسى است براى همه آنها که مى‏خواهند در صراط مستقیم و وادى حق در سیر و سعى باشند.